اس ام اس

ساخت وبلاگ

امکانات وب

نمیدونم هر چی که بود با اون برق برندهنگاهش به ادم اخطار میداد که به من نزدیک نشو ... صورت برنزشو انگار تازه سهتیغه کرده بود ..صاف و براق چشم ادمو نوازش میداد ... لباش که اونقدر برجستهوخوش حالت بود که بی اختیار دلت میخواست ببوسیش ... وای خدای من ... معذرت ... چرا اینطوری شدم .. من که هیچ وقت به چهره هیچ مردی اهمیت نمیدادم .. پس چم شده .؟ ژنرال_ چرا جواب نمی دهی؟ بلند شو ... هنوز چند ساعت از تنبیه ای که برات درنظر گرفته بودم نگذشته است ... بلند شو ... نیوشا رو دیدم که به سرعت از پشتژنرال به سمت من میومد ... نیوشا_ژنرال ... من نیوشا هستم . این خواهر دوقلومناتاشاست ... ببخشید شکه شده . اخه تو عمرش سرداربه این خوشتیپی ندیده ... باارنج کوبوندم تو پهلوش ..و سعی کردم از رو زمین بلند شم ... ژنرال _جالب است . اینم مثل تو ادب نظامی رو یاد نگرفته است .. پس مجبورم هر دوتون رو تنبیهکنم. به جای یک هفته ..یک ماه هر روز دستشویی ها رو تمیز میکنید ... نیوشا_نهتو رو خدا ... ژنرال _دو ماه نیوشا_چشم .. هر چی شما بگید ... فقط نکنیدش سهماه ژنرال _همین الان خودتونو به قسمت نظافت معرفی کنید . هر دو با هم احترامگذاشتیمو _چشم وقتی داشند میرفتند هاکان برگشت و گذرا به من نگاهیانداخت. با همون نگاه قلبم هری ریخت پایین ...چه مرگم شده بود ...تو ایین 25سالی که از خدا عمر گرفته بودم هیچ وقت دست و دلم واسه مردی نلرزیده بود اما حالا ... نیوشا_هههه هه ووووویییی یییی ..چته ؟مثل گرگی گرسنه که به بره چشممیدوزه نگاش میکنی ...بابا حتما صاحاب داره .. زشته ... خوبیت نداره ناموس مردومودید بزنی ... تو که قبلا واسه من موعظه میکردی خواهر حالا چی شده ... _اا گمشونیوشا .. همش تقصیر تو بود .. اگه مجبورم نکرده بودی دنبالت بدووم نمیخوردم به اینا ... نیوشا_ روتو برم .. مثل اینکه بخاطر جناب عالی تنبیه یه هفته من شد دوماها... یه چیزم طلب کاری .. _چیه باز شما دوتا گیر دادین به هم .... سرهنگامینی بود ... _چیزی نیست سرهنگ ... نیوشا_اره واسه تو چیزی نیست ... واسهخاطر خانم به جای یه هفته باید تا دو ماه گلاب به روتون توالت طی بکشم ... سرهنگ _اخه واسه چی؟ نیوشا_خانم محکم خودشو مالونده به این سردارتون ...بعدم بدون عذرخواهی زل زد تو چشمای درشتشو بروبرمحو تماشاش شده . با حرفای نیوشا اینقدرعصبانی شدم که یه لحظه حضور سرهنگ و از یاد بردم خیز برداشتم طرف نیو که بگیرمشخودشو پشت سرهنگ قایم کرد ... نیوشا_یا عمر بنی امیه ... غلط کردم ناتا شوخیکردم ..خواستم سرهنگم یکم بخنده ... سرهنگ نذار منو بگیره ...
اس ام اس...
ما را در سایت اس ام اس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehran negin19615 بازدید : 113 تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1392 ساعت: 14:25